-
چهارشنبه بیست و یکم فروردین ۱۳۹۸
-
14:30
تشريح استخوانهاى زيرين كاسه سر
براى سر، بعد از اين (دو استخوان كاسه سر) پنج استخوان ديگر نيز وجود دارد، چهار استخوان مانند جدران (ديواره) و يك استخوان مانند قاعده (وتدى)،[15] استخوانهاى ديواره سر از دو استخوان يافوخ (يعنى كاسه سر- آهيانه) سختتر است، زيرا افتادن و آسيبها بيشتر متوجه اين ناحيه از سر مىباشد و از طرفى نياز به تخلخل (عدم تراكم) در استخوان كاسه سر و يافوخ بيشتر احساس مىشود، و آن (تخلخل) به دو دليل مىباشد:
1. بخارهاى تحليل رفته بتواند از آن عبور كند؛ 2. سبك باشد و بر مغز سنگينى نكند.[16]
سختترين استخوانهاى ديواره، استخوان پس سر مىباشد زيرا پشت سر از نگاه حواس پنهان است.
ديواره اول، استخوان پيشانى مىباشد و محدود مىكند آن را از بالا، درز تاجى و از پايين با درز ديگرى كه ادامه درز تاجى بوده و از روى چشم نزديك ابرو عبور كرده و انتهاى آن به طرف ديگر درز تاجى متصل گرديده است.
دو ديواره ديگر (گيجگاهى)[17] كه در دو طرف راست و چپ سر قرار گرفته و آن دو استخوانى است، كه سوراخ دو گوش در وسط آن قرار دارد و به لحاظ سختى آن، بدان استخوان سنگى مىگويند، و محدود مىكند هر يك از اين دو استخوان را از بالا، درز قشرى و از پايين، درزى كه از سمت درز لامى مىآيد و به درز تاجى منتهى مىگردد، اين درز از جلو، بخشى از درز تاجى شمرده مىشود و از عقب، بخشى از درز لامى.
اما ديواره چهارم (استخوان پس سر)[18]، محدود مىكند آن را از بالا درز لامى و از پايين درز مشترك بين سر[19] و استخوان وتدى كه دو طرف درز لامى را به هم مىرساند.
اما استخوان قاعده مغز (شب پرهاى)[20] و آن استخوانى است كه ديگر استخوانهاى سر بر آن نهاده شده و بدان استخوان وتدى (ميخى) نيز مىگويند، اين استخوان براى دو منظور، سخت و محكم آفريده شده است:
1. تا بر تحمل سنگينى استخوانهاى سر يارى گردد؛ 2. هرچه سخت باشد كمتر پذيراى عفونت از ناحيه فضولات سر مىگردد، زيرا اين استخوان زير مواد زايد سر جاى دارد كه پيوسته در حال ريزش است،[21] لذا بايد در استحكام آن نهايت رعايت به عمل آيد.
در هر دو طرف گيجگاه (زير عضله) دو استخوان سخت قرار دارد تا عصبى را كه در آن گذر مىنمايد، بپوشاند و قرار گرفتن اين دو استخوان در طول گيجگاه به نحو مايل مىباشد، به اين دو استخوان، زوج (جفت) مىگويند.
[1] مقصود از قِحف در عربى دو استخوان كاسه سر( يافوخ- آهيانه- پاريتال) مىباشد، هر چند منافع ياد شده شامل همه استخوانهاى سر مىباشد.
[2] رويش گاه رشتههاى عصب كه در طول بين مقدم و مؤخر سر هفت عدد و در عرض آن دو عدد مىباشند و به آن ازواج هفت گانه مىگويند و علاوه بر آن بطون سه گانه سر نيز در طول آن قرار دارد.
[3] برآمدگى جلو سر نسبت به عقب آن بزرگتر مىباشد زيرا حواس كه در آنجا قرار دارد به محل بيشترى نياز دارد و در برآمدگى عقب سر تنها نيروى حافظه جاى دارد.
[4] درز حقيقى به درزى گفته مىگردد كه دو استخوان مانند دندانههاى اره درون هم مفصل شده باشند و درز دروغين به درزى گفته مىگردد كه دو استخوان به يكديگر چسبيده باشند برخى بدان درز قشرى مىگويند.
[5] اكليلى، كرونال(CoronalSuture ).
[6] درز اكليلى درست در محل قرار گرفتن تاج در سر مىباشد و دو استخوان يافوخ را با پيشانى پيوند مىدهد و از لابلاى آن بخارات بطن مقدم سر بيرون مىآيد.
[7] تيرى، ساژيتال(SagittalSuture ).
[8] سفّود، سيخ كباب را مىگويند كه در وسط كباب داخل مىشود.
[9] بيشتر بخارات سر از اين درز خارج مىشود.
[10] لامبدوئيد(LambdoidSuture ).
[11] به صورت زاويه حاده، كه انتهاى دو ضلع وسعت بيشترى دارد زيرا محل استقرار بصل نخاع مىباشد.
[12] تحليل بخارات از اين درز بسيار ناچيز مىباشد؛ زيرا بخار ميل به تصاعد دارد و اين درز به سمت پايين كشيده مىگردد.
[13] در اين شكل از سر، اختلال در حواس و افكار پديد مىآيد.
[14] در اين شكل از سر، اختلال در نيروى حافظه به وجود مىآيد.
[15] استخوان وتدى، مانند پايه براى استخوانهاى ديواره مىباشد، لذا بدان، قاعده اطلاق شده است.
[16] استخوان آهيانه تماسى با مغز ندارد تا بر آن سنگينى كند، مگر به دليل تجمع بخارات كه آن نيز به دليل اول بر مىگردد.
[17] تمپورال(Squamous Temporal ).
[18] اكسى پيتال(Occipital ).
[19] مقصود از سر پشت سر است، چنان كه پيش از اين گفته شد، و ممكن است در اينجا مقصود، مفصل بين سر و مهره اولى گردن باشد زيرا پايين اين ديواره، مشترك است با انتهاى استخوان وتدى و مهره اول گردنى و نخاع از سوراخ بزرگى كه در اين استخوان مىباشد، عبور كرده و وارد سر مىگردد.
[20] اسفنوئيد(Sphenoid ).
[21] علاوه بر آن در معرض تصاعد بخارات بدن نيز قرار دارد، لذا با استحكام بيشتر از عفونت و فساد آن جلوگيرى مىگردد.
حکیم رضی