حکیم رضی

  • 13:10

تاریخچه مجموعه اشارت

مجموعه بزرگی در ایران در سال 1394 احداث شد در آن زمان در تلگرام و چند وبلاگ فعالیت خود را شروع کرد و بعد از مدتی اقدام به ایجاد برند و نام اشارت نمود که سر آغاز ایجاد جایگاه بزرگ و گسترده ای بود مجموعه اشارت .

در این مجموعه که با مدیریت حکیم رضی در سال 1397 آغاز به کار نموده است تفکری متفاوت همراه با روش ارائه مطالب به نحوی دیگر را دنبال مینمود . حکیم رضی به این فکر میکرد که به چه صورت میشود هم برای عموم جامعه و همچنین برای خواص و اهل علم وبسایت هایی را احداث نمود تا همه اینها بتوانند در آن به نتیجه دلخواهشان برسند برای همین چندین وبسایت را ایجاد نمود نه به شکل معمول نه بلکه با ارجاعات و ارتباط جالب بین این سایت ها نگاه دوری را ترسیم نمود تا سیری برای تعلیم و تربیت و یادگیری و انتقال مفاهیم را بوجود آورد .

سایت های مجموعه اشارت

اولین سایت طب ساختار شکن بود که بنوعی همان دانشکده مجازی علوم پزشکی بود و در آن به بارگذاری مقالات و آموزش های طب کهن و روانشناسی و انسان شناسی و نجوم پرداخت و در کنار آن سایت دیگری را که با محتوایی دقیق از متون علمی اعم از پزشکی و دیگر علوم بعنوان کتابخانه اشارت تاسیس نمود .

در این کتابخانه انواع کتب در موضوعات متعدد قرار داده شده است کتبی که بعنوان متون اصیل و قدیمی و همینطور جدید در اختیار همگان قرار گرفت و بتدریج گسترش یافت و کاربران بسیاری را به خود جذب نمود که با کلیک بر نام کتابخانه دیجیتال انتشارات اشارت میتوانید از آن بهره برید.

اما در راستای نشر بیشتر و بهتر علوم متعدد حکیم رضی برای افرادی که از طریق شنیداری راحت تر هستند برای یادگیری و فهم مسائل و مفاهیم علمی سایت دیگری را که یا فرمت پادکست طراحی شد را بنام اشارتکست ساخت . در این وبسایت که بصورت رایگان در بستری بسیار آسان و بشکلی جذاب تولید گشته است انواع موضوعات علمی از طب و پزشکی و روانشناسی عمومی و شفا و روانشناسی تخصصی و عمق نگر و نجوم و کیهان شناسی ، دین و مذاهب ، فلسفه و عرفان، علوم شناخت چاکراهها و غیره بصورت پادکست های صوتی آماده شنیدن کاربران میباشد .

پس از چند سال فعالیت و کار تصمیم گرفته شد تا با گسترش مجموعه بشکلی فراگیر و جامع اقدام شود و شروع به بروزرسانی سایت طب ساختار شکن دانشکده علوم پزشکی گرفته شد و تمام مطالب با طراحی و دسترسی های فوق العاده بالا به وبسایتی جدید با نام ضربان سلامت انتقال یافت که در این وبسایت نوع فعالیت کاملا متفاوت گردید .

وبسایت ضربان سلامت

1- از یک صفحه اصلی تشکیل شده است و با زیر مجموعه هایش گستره ای از دسترسی ها را ایجاد کرده است که عامه و خواص مردم عزیز میتوانند در حد خودشان از آن بهره مند شوند. healthbeat.one

2- طب گو که پایگاه دانش علوم طبیعی است که دارای محتوا و مقالات طب و روان شناسی میباشد

3- دانشنامه طب کهن که دارای مطالب و مقالات بسیاری است اعم از گیاه شناسی و نسخه های درمانی و بانک های شناخت داروها و آشنایی با ابعاد دیگری از علوم طبیعی عبارتند از ریاضیات و نجوم و غیره .

4- در بخش دیگر سایتی با ایده ای جدید ایجاد گشته است بنام طب کست . دایرة المعارفی صوتی از طب کهن و مسایل درمانی و نسخه های درمانی.

تصور کنید زمانی با یک کلمه یا اصطلاح طبی برمیخورید ، برای درک معنای آن میبایست به یک کتاب مرجع یا دائرة المعارف طبی مراجعه کنید خب اکثرا برای یافتن این کتب باید به کتابخانه رفت و یا به کتابفروشی ها ، و هزینه های زیادی برای خرید آنها پرداخت نمود. در طب کست شما میتوانید معنای اصطلاح مورد نظر را بصورت صوتی و با ذکر برخی از مثال ها برای درک بهتر پیدا کنید.

استاد رضی مدتی است در حال بیان تدریجی اصطلاحات در این وبگاه صوتی میباشند خب میدانید که چنین کار بزرگی با توجه به تعداد اصطلاحات طبی که بسیار زیاد هستند و اینکه باید تعریف هر اصطلاح بصورت صوتی ضبط شده و بارگذاری گردد زمان زیادی را به خود اختصاص خواهد داد ولیکن پس از اتمام حتما کار بزرگ و کمک شایانی را به ساحت علم خواهد نمود.

فائده مجموعه بزرگ اشارت

بر اساس نوع نگرش حکیم رضی در این مجموعه یک فرد بصورت عام میتواند از اطلاعاتی که از طریق مقالات متعدد و پادکست ها و ویدئو های موجود در مجموعه در اختیارش قرار گرفته سطح معلومات صحیح خود را بالابرد تا با استفاده در روش زندگی خود از نطر روانی و جسمی سلامت خود و خانواده خویش را برآورده نماید .

اما افرادی که کمی بیشتر علاقه مند و بدنبال یادگیری و فهم علوم هستند در این مجموعه علاوه بر مطالعه متن مقالات دسترسی هایی دیگر نیز دارند برای مثال در طب گو هذ مقاله بنحوی طراحی شده است که فرد میتواند در کنار آن از اطلاعات بیشتری در آن موضوع بهره برد مثلا اگر درباره یک عضو در حال مطالعه میباشد بوسیله تصاویر آناتومی آن عضو دقیق تر شده و یا با رفتن به فایل صوتی و بخش مقاله دیگر عمیق تر در باره آن عضو بخواند.

مقالات در ضربان سلامت

برای مثال شما میخواهید درباره آناتومی کبد انسان مطالعه نمائید خب با ورود به مقاله و خواندن آن میتوانید بصورت پی دی اف آن را دانلود نموده و در بخش اینفوگرافی به تشریح تصویری و مطالعه بیشتر بپردازید و همچنین میتوانید پادکست صوتی و مقالات مرتبط یا آن را نیز براحتی مورد بررسی قرار دهید .

حال فرد توان تحقیقاتی دارد و میخواهد با دقت بیشتر عمل نماید برای مثال در طی مقاله میخواهد گیاهانی را که برای یک عضو مفید میباشند را نیز شناسایی نماید خب در این مجموعه با رفتن به دانشنامه طب و جستجو در آن براحتی میتواند به مقصود برسد . برای مثال معده و گیاهانی که برایش مفید میباشند را با جستجویی ساده میتوانید به این شکل پیدا کنید اینجا کلیک کنید

دوره قانونچه فی الطب | شرح و تدریس کتاب معروف و مشهور قانونچه چغمینی

  • 6:20

جولای 27, 2020/0 دیدگاه/در حکیم رضی طب و پزشکی طب کهن دوره تخصصی, دوره عمومی /توسط admin

تعداد بازدید ها: 1258

 

دوره شرح قانونچه چغمینی

 

برچسب‌ها: دوره تدریس قانونچه, شرح قانونچه, شرح قانونچه فی الطب

Author: حکیم رضی

Genre: طب و پزشکی

Series: طب کهن

Publishers: دوره تخصصی, دوره عمومی

Published: 22/04/1399

دوره ای بسیار تخصصی و مفید برای علاقه مندان به دانش و علم طبی کهن و پزشکی همراه با تطبیق اعصار کهن و متجدد

4.9Overall Score

دوره شرح قانونچه چغمینی

دوره قانونچه فی الطب شرح و تدریس کتاب معروف و مشهور قانونچه چغمینی که به شکل کاملا متفاوت و با روشی جدید به طریق تدریس علمای قدیم درس و بحث و مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. حکیم رضی ...

  • کیفیت دوره   4.8

  • کیفیت ضبط و رسانه دوره   4.9

دوره قانونچه فی الطب

شرح و تدریس کتاب معروف و مشهور قانونچه چغمینی

که به شکل کاملا متفاوت و با روشی جدید به طریق تدریس علمای قدیم درس و بحث و مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است.

حکیم رضی در شرح این کتاب بگونه ای کتب مختلفه را در ارتباط با هر مبحث و موضوع ذیل هر یک از ابواب مدون این کتاب بکار گرفته است و در تشریح و تدریس آن به طریقی غیر مستقیم مبادی و مفاهیم تخصصی و تشریحی من باب هر مبحث را تدریس فرموده است لذا با فهم و مطالعه این شرح دانشجو نه تنها با مطالب این کتاب بلکه به این طریق با مفاهیم حواشی و تعلیقه های کتابهای مختلف در همین موضوع آشنا می گردد.

تشریح و تدریس این کتاب عالیقدر در دانشکده مجازی اشارت بصورت تدریجی و با فراغ بال در حال بارگزاری و شرح مبحث می باشد.از دانشجویان گرامی و اندیشمندان و اندیشه وران و هر آنکس که در این باب از ابواب علوم مهر و علاقه ای در خویش موجود می یابد دعوت بعمل می آید که با مراجعه و ثبت نام در این دانشکده به شرکت در این جلسات شریف اقدام مبذول فرمایند.

و من الله التوفیق.

Purchase on: دانشکده اشارت

شناخت مبانی طب و مزاجشناسی

  • 5:57

در پرتال جامع علوم پزشکی

ذیل عنوان فوق ارائه آموزش های دقیق شناخت مبانی طب را در دانشکده مجازی علوم پزشکی بیاموزید  پرتال جامع طب که نام اصلی آن طب ساختار شکن میباشد  بسیار زیبا و آموزنده است

اینجا کلیک نمایید

 

استفاده از کتابی منبع و ارزشمند

اصول و مبانی نظری طب

اینجا

پرتال جامع علوم تعریف صناعت

  • 5:42

تعریف صناعت که پیش نیازی برای تعریف کلیت علم است
قطب الدين شيرازى كه يكى از دانشمندان معروف قديم ايران است شرحى بر قانون ابن سينا نوشته، و در آنجا كلمه (صناعت) را چنين تعريف كرده است:

«صناعت ملكه‏ ايست در نفس كه باندازه اطلاع و بصيرتى كه شخص از موضوع مورد نظر دارد، هروقت اراده كند او را بانجام آن موضوع قادر مى‏ سازد. اين ملكه يا بواسطه تمرين در عمل حاصل مى‏شود، كه در عرف عام آن را صناعت يا صنعت نامند، و يا بوسيله استدلال و تعقل حاصل مى‏گردد كه آن را (علم) نامند. علم هم بر دو گونه است: نظرى و عملى. علوم نظرى شامل ادبيات و منطق و رياضيات مى‏شود، و علوم عملى شامل مكانيك و خياطى و ساير كارهاى دستى مى‏باشد. علم طب در عين حال از علوم نظرى و عملى تشكيل يافته است.»

پس كلمه صناعت اعم است، و شامل كليه علوم و فنون مى‏شود، اين كلمه كه بزبان فرانسه آن راArt گويند، هنوز بمعناى حقيقى خود در كتابها و عرف عام اروپائى بكار مى‏رود چنانكه:

Arts liberaux بمعناى صنايع عقلانى (فكرى- دماغى- روحانى)

Arts Mecaniques بمعناى صنايع يدى (دستى):

Beaux -arts بمعناى صنايع ظريفه:

Arts d'Argment بمعناى موسيقى و رقص و غيره:

Art medical بمعناى صناعت يا علم طب مى‏باشد.

وFrederic Berard گفته است: طب را اگر از نظر فردى مورد ملاحظه قرار دهيم صناعتى است كه گاهى درمان‏بخش است، غالبا تسكين مى‏دهد و هميشه تسلى‏بخش مى‏باشد.

»La Medecine considere au point de vue individuel est un art qui guerit quelquefois, soulage souvent, console toujours, a dit notre Frederic Berard«

«نقل از دائرة المعارف علوم طبى جلد 57 صفحه 622»

 

 

استحاله ماكولا -بیماریهای چشم‏

  • 17:23
  • علائم و نشانه ‏هاى خشكى چشم‏ها
  • كمبود مصرف ويتامين‏A
  • حساسيت به نور
  • استحاله ماكولا

 

 

احکام پزشکی -روزه بیماران

  • 12:55
* روزه‏ بيماران‏

 

 

  1.  احتياط واجب آن است كه روزه‏دار از تزريق آمپولهاى تقويتى، درمانى و انواع سرمها خوددارى كند؛ ولى تزريق آمپولى كه براى بى‏حس كردن عضوى از بدن به كار مى‏رود اشكال ندارد؛ و اگر روزه‏دار مريضى باشد كه روزه براى او ضرر ندارد ولى به آمپول درمانى نياز دارد و ناچار است در روز آمپول بزند، پس از زدن آمپول روزه آن روز را بگيرد و بنابر احتياط واجب قضاى آن را هم بجا آورد.
  2. اماله كردن با چيز روان- گرچه از روى ناچارى و براى درمان باشد- روزه را باطل مى‏كند؛ ولى استعمال شيافهايى كه براى درمان موضعى به كار مى‏رود اشكال ندارد؛ و بنابر احتياط واجب بايد از استعمال شيافهايى نظير شياف ترياك و شيافهايى كه اثر غذايى يا درمانى دارد خوددارى شود.
  3.  كسانى كه مبتلا به بيمارى آسم هستند و ناچارند در طول روز از اسپرى مخصوص استفاده نمايند، روزه آنها صحيح است و قضا و كفاره ندارد.
  4.  انسان نمى‏تواند به خاطر ضعف و ناتوانى جسمى روزه خود را بخورد؛ ولى اگر ضعف او به قدرى زياد است كه به طور عادى قابل تحمل نيست خوردن روزه اشكال ندارد؛ و بنابر احتياط تنها به مقدار ضرورت غذا يا آب مصرف نمايد و بعد قضاى آن را بگيرد.
  5.  اگر روزه براى انسان ضرر داشته باشد نبايد روزه بگيرد؛ و اگر با وجود ضرر روزه گرفت روزه‏اش باطل است و بايد قضاى آن را بجا آورد. همچنين است اگر احتمال بدهد كه روزه براى او ضرر دارد و احتمال او در نظر مردم عقلايى و بجا باشد.

 كسانى كه روزه بر آنها واجب نيست عبارتند از:

 

  • الف: كسى كه به علت پيرى توانايى روزه گرفتن ندارد و يا روزه گرفتن براى او مشقت داشته باشد؛ ولى در صورت دوم و نيز بنابر احتياط واجب در صورت اول بايد براى هر روز يك مدّ طعام (حدود 750 گرم مواد خوراكى) به فقير بدهد؛ هرچند بهتر پرداخت دو مدّ طعام مى‏باشد؛ و چنين شخصى اگر بتواند پس از ماه رمضان بدون مشقت روزه‏هاى خود را قضا كند بنابر احتياط مستحب قضاى آن را بجا آورد.
  • ب: كسى كه مرضى دارد كه زياد تشنه مى‏شود و توان و تحمل تشنگى را ندارد يا براى او مشقت دارد؛ و در صورت دوم و بنابر احتياط واجب در صورت اول بايد براى هر روز يك مدّ طعام به فقير بدهد؛ و بهتر آن است كه بيشتر از مقدار ضرورت آب نياشامد؛ و چنانچه بعد بتواند روزه بگيرد بنابر احتياط روزه‏هايى را كه نگرفته قضا نمايد.
  • ج: زنى كه وضع حمل او نزديك است و روزه براى بچه او زيان دارد يا موجب ضرر براى خود او مى‏شود؛ و در صورت اول و نيز بنابر احتياط واجب در صورت دوم بايد براى هر روز يك مدّ طعام به فقير بدهد، و در هر دو صورت بايد روزه‏هايى را كه نگرفته قضا نمايد.
  • د: زنى كه بچه شير مى‏دهد و شير او كم است- چه مادر بچه باشد يا دايه او، و چه با اجرت شير دهد يا بى‏اجرت- و روزه براى بچه‏اى كه شير مى‏خورد يا براى خود او ضرر دارد؛ و در صورت اول و نيز بنابر احتياط واجب در صورت دوم بايد براى هر روز يك مدّ طعام به فقير بدهد؛ و در هر دو صورت بايد روزه‏هايى را كه نگرفته قضا نمايد؛ و اگر كسى پيدا شود كه بدون اجرت يا با گرفتن اجرت از پدر يا مادر بچه يا فرد ديگر بچه را شير دهد بنابر احتياط بچه را به او بدهد و روزه بگيرد.
  •  كسى كه عقيده دارد روزه براى او ضرر ندارد، چنانچه روزه بگيرد و پس از مغرب معلوم شود روزه براى او ضرر داشته بايد قضاى آن را بجا آورد.

* تجويز پزشك‏

  1.  كسى كه مى‏داند روزه براى او ضرر ندارد- گرچه پزشك بگويد ضرر دارد- بايد روزه واجب را بگيرد؛ به شرط آنكه در واقع هم ضرر نداشته باشد؛ و كسى كه يقين يا گمان و يا احتمال موجهى كه موجب ترس باشد دارد كه روزه براى او ضرر دارد- گرچه پزشك بگويد ضرر ندارد- نبايد روزه بگيرد؛ و اگر روزه بگيرد صحيح نيست، مگر اينكه قصد قربت از او محقق شود و معلوم شود ضرر نداشته است.
  2.  اگر انسان مردد باشد كه روزه براى او ضرر دارد يا نه و پزشك حاذق كه گفته او وثوق‏آور باشد نظر دهد، نظر پزشك براى او حجت مى‏باشد.
  3. در مورد ضرر داشتن روزه يا استعمال آب اگر بيمار خود اهل تشخيص باشد، تشخيص او بر نظر پزشك مقدم است؛ ولى چنانچه خود بيمار نتوانست تشخيص دهد بايد طبق نظر پزشك مورد اعتماد عمل نمايد. 

    سؤال - چنانچه طبيبى، بيمارى را از روزه گرفتن منع كند (با توجّه به اينكه برخى از اطبّا نسبت به مسائل شرعى بى‏اطّلاع هستند) آيا نظر او در اين زمينه قابل قبول است؟

    جواب: اگر طبيب مورد اطمينانى باشد نظريّه‏اش قابل قبول است.

    سؤال - متأسّفانه كليه‏ام سنگ‏ساز است. بدين جهت پزشك مرا از روزه منع كرده، و دستور داده كه روزانه حد اقل 10 ليوان آب بنوشم. آيا نظر ايشان، كه فردى متديّن مى‏باشد، لازم الاتّباع است؟ اگر روزه بگيرم، و به علّت عدم شرب مايعات در روزه‏هاى ماه رمضان، كليه‏ام طبق پيش‏بينى پزشك دچار مشكل شود، آيا مرتكب معصيت شده و روزه‏ام باطل است؟

    جواب: هرگاه از گفته طبيب حاذق متعهّد خوف ضرر پيدا كنيد كه روزه برايتان‏ضرر دارد، روزه را افطار مى‏كنيد. و چنانچه پس از ماه مبارك توانستيد، قضاى آن را به جا آوريد. و اگر بيمارى شما تا ماه رمضان سال بعد ادامه پيدا كرد، قضا بر شما واجب نيست؛ بلكه براى هر روز فقط يك مدّ طعام (هفتصد و پنجاه گرم، يا مانند آن) به فقيرى مى‏پردازيد. و با توجّه به اينكه اشتياق زيادى براى روزه گرفتن داريد، خداوند ان شاء اللَّه به شما اجر روزه داران را عنايت خواهد كرد.

سؤال: آيا توصيه پزشك به پرستار مبنى بر ضرر داشتن روزه و يا حركت اعضا و استعمال آب براى وضو و نماز براى بيمار از نظر شرعى مجوّز محسوب مى‏شود؟

جواب: اگر مورد اطمينان باشند و توصيه آنان ايجاد خوف ضرر در بيمار مى‏كند بايد ترتيب اثر دهند.

 سؤال: در برخى بيماريها- مثل نارسايى كليه- با اطمينان مى‏توان به بيمار توصيه نمود كه روزه نگيرد، اما در بسيارى از موارد پزشك به علتهاى مختلف واقعاً نمى‏داند روزه را به بيمار توصيه كند يا خير؛ در اين صورت وظيفه پزشك چيست؟

جواب: پزشك در فرض سؤال حق ندارد براى بيمار تعيين وظيفه كند؛ بلكه فقط مى‏تواند چند درصد احتمال ضررى كه مى‏دهد به بيمار بگويد و خود بيمار به ضميمه تجربه سابق و قراين ديگر اگر احتمال عقلايى بدهد كه موجب خوف ضرر روزه باشد، روزه نگيرد.

منابع

نام كتاب: احكام پزشكى‏

پديدآور: مكارم شيرازى، ناصر

نام كتاب: احكام پزشكى‏

پديدآور:-- قاسمیان

نام كتاب:رساله نه مرجع

ادامه .....>>>>

تدابیر ماه رمضان وروزه داری

  • 12:17
  1. روزه باعث غلبه گرما و خشكي در بدن مي شود و در واقع خلط صفرا را افزون مي كند .اين حرارت ايجاد شده، به تدريج در تمام عروق و منافذ بدن رسوب كرده اخالط غليظ و فاسد را سوزانده دفع مي كند. روزه داري اگر با شرايط آن همراه باشد، بدن را پاكيزه و سبك مي كند و حتي اثري عميق تر از انواع درماندهاي پاك كننده مانند حجامت و فصد و خوردن مسهالت و ... دارد. گرماي ايجاد شده توسط روزه به قدري  زياد است كه آب دهان روزه دار مي تواند يك مار را از پاي درآورد. بنابراين، روزه داري مي تواند پيشگيريكننده و درمان كننده هر بيماري باشد.

 

  1. با حلول ماه مبارک نیاز به رعایت تدابیری است تا روزه‌داران بتوانند با استفاده از فرصت معنوی این ماه، زمینه‌ی پالایش جسم و جان خود را فراهم نمایند. با توجه به کوتاهی فاصله افطار تا سحر و تأکیدات آموزه‌های طب سنتی در حفظ فاصله‌ی بین زمان خوردن غذا و خواب (خواب حدود 2 تا 3 ساعت پس از صرف غذا یعنی پس از عبور غذا از معده باشد.) بهتر است غذای افطار در یک وعده میل شود و روزه داران در فاصله بین زمان خوردن غذا و خواب،  با خوردن میوه (1 تا 2 ساعت پس از خوردن غذا) و نوشیدنی‌های طبیعی نیاز بدن را رفع نمایند. روزه داران باید از مصرف غذا‌هایی که موجب تشنگی می‌شوند همچون مواد غذایی چرب، پرحجم، سرخ شده، فست فود‌ها، انواع سس‌ها و ادویه جات تند پرهیز کنند، همچنین این افراد باید از غذا‌های سبک، مغذی و کم‌حجم در وعده سحری استفاده کنند.

 

 

  • زودتر بخوابيد و حتما براي سحر از خواب برخيزيد. روزه گرفتن بدون سحري مي تواند منجر به نوعي روند خودهضمي در بدن شود كه بيماري هاي متعدّدي را درپي خواهد داشت. بنابراين، خوردن سحري را حتي شده چند لقمه باشد، ترك نکنيد.

 

  • غذای سحری باید مانند یک صبحانه کامل باشد؛ غلات سبوس‌دار، میوه و سبزیجات آبدار، سیب زمینی، برنج به مقدار کم (۱۰ تا ۱۵ قاشق غذاخوری)، خرما، توت سفید، شاتوت، خیار، گوجه فرنگی، کرفس و کدو سبز از جمله مواد غذایی مناسب برای وعده سحری هستند.
  • روزه‌داران باید از مواد پروتئینی مانند تخم‌مرغ نیم برشت، مغز بادام و چهارمغز (گردو، بادام، فندوق و پسته) در وعده سحر استفاده کنند.
  1. نوشیدنی‌های مناسب برای وعده سحری

نوشیدنی‌های مناسب برای وعده سحری تأکید کرد: شربت‌های سنکجبین، لیموترش تازه با عسل، خاکشیر، تخم شربتی به همراه گلاب، عرق بیدمشک و عسل از جمله نوشیدنی‌های مناسب برای وعده سحری محسوب می‌شوند؛ روزه‌داران باید از مصرف قهوه و چای پر رنگ به مقدار زیاد در وعده‌های سحری و افطاری پرهیز کنند.

 

1-     از خوردن تنقلات فراوان در فاصله‌ی افطار تا سحر خودداری شود و روزه‌داران برای خوردن وعده‌ی سحر کمی زودتر از خواب برخیزند.

2-     در وعده‌ی سحر از آشامیدن آب زیاد باید پرهیز نمود زیرا موجب ایجاد نفخ و اختلال در هضم می‌شود. هنگام افطار نیز از آغاز کردن تغذیه با آب سرد، نوشابه و .... خودداری شود. توصیه می‌شود از مقداری آب جوش، آب گرم، عسل و لیموترش استفاده کرد.

3-     مصرف بعضی از غذاها که در هنگام افطار متداول است، مثل آش رشته با روغن فراوان، پشمک، زولبیا و بامیه، کله پاچه و سیراب شیردان و ... مناسب نیست. به جای آن روزه‌داران با توجه به مزاج خود می‌توانند از آش‌ها و سوپ‌ها، حریره‌ها، مرباها و شیرینی‌های طبیعی مثل عسل، کشمش، مویز، خرما و ... استفاده نمایند. 2 -كاهش ديد چشم و نيز خواب رفتن دست و پا در طول روزه داری، امری طبيعي است و جاي

نگراني ندارد و پس از صرف افطار، برطرف خواهد شد.

  • از مصرف شيريني های مصنوعي مانند زولبيا و باميه اكيداً خودداري كنيد و از شيريني هاي

طبيعي مانند خرما، عسل و ... استفاده كنيد.

  • آش رشته غذای مناسبي برای افطار نيست .اگر هم از اين غذا استفاده مي كنيد، به جاي

سيرداغ و نعناع داغ ، نعناع يا پونه خشك را كف ساب كرده با كمي روغن زيتون مخلوط و روي آش

بريزيد.

 

4-     معده‌ی خالی در زمان افطار تحمل غذای سنگین را ندارد، بنابراین استفاده از غذاهای با هضم راحت در این وعده توصیه می‌شود.

5-     استفاده از غذاهای تند و پر ادویه، شور و سرخ‌کرده، غذاهای آماده و بسته‌بندی، غذاهای خمیری مثل ماکارونی، الویه، قارچ، انواع فست‌فودها، یخ، چای پررنگ، قهوه و کاکائو، انواع نوشابه‌ها و آبمیوه‌های صنعتی در این ماه توصیه نمی‌شود. به جای آن روزه‌دان می‌توانندبه تناسب مزاج خود از غذاها، شربت‌ها و آبمیوه‌های طبیعی استفاده نمایند.

6-      از پرخوری و روی‌هم خوری چه در وعده‌ی افطار و چه در وعده‌ی سحر پرهیز شود و نوشیدنی‌ها و میوه حداقل با 1 تا 2 ساعت فاصله از غذا مصرف شوند.

 

منابع:

  1. تحفه خانی /تدابیر
  2. مبانی و اصول طب مسعودی
  3. گنجینه بهارستان/ در روزه

آثار فیزیولوژیک روزه

  • 20:7

چرا سى روز روزه مى‏گيريم؟!

سالى چند روز روزه گرفتن و گاهى در يك ماه يا چند روز را انتخاب كردن مدت روزه‏دارى‏ است كه امروز جهانيان هركدام بنحوى آن را پذيرفته‏اند. در بين مسلمانان روزه واجب هرساله در انحصار ماه رمضان است كه تقريبا سى روز مى‏شود.

بنديكت(Benedict) دانشمند فيزيولژى يك دوره روزه را سى و يك روز دانسته مى‏گويد در اين مدت در تركيب خون هيچ‏گونه اختلاطى بهم نرسيده و آن نورى كه دربعضى از روزه‏داران ديده مى‏شود يك حالت جوانى و نشاطى است كه براى روزه‏داران رخ مى‏دهد. دكتر ژان فروموزان(Jean Fromosan) مى‏گويد ذخاير گليكوژن كبدى و پروتئين خون و ذخيره چربى كه در مرد سى درصد و در زن بيست درصد است براى يك ماه بدن كافى است. دكتر الكسيس كارل (222 انسان موجود ناشناخته) درباره روزه مطالبى دارد تا آنجا كه مى‏گويد با روزه‏دارى قند خون در كبد مى‏ريزد و چربى‏هايى كه در زير پوست ذخيره شده‏اند و پروتئين‏هاى عضلات و غدد و سلول‏هاى كبدى آزاد مى‏شوند و بصرف تغذيه مى‏رسند كه چون با سخن ژان فروموزان كه گفت بعضى عناصر ذخيره‏اى بدن براى سى روز كافيست در كنار يكديگر قرار داده شود نتيجه مى‏گيريم كه در ظرف مدت يك ماه روزه‏دارى آدمى دارنده يك بدن تازه تعمير شده و آزاد گرديده از قيد و بند سموم و كهنه‏هاست. بعلاوه نبايد اثر فاصله هلال تا محاق و ماه را كه قريب 30 روز مى‏شود فراموش نمود يعنى گردش آسمان‏ها نيز مدت روزه‏دارى را سى روز اعلام داشته و مى‏دارند. كسانى ديگر نيز از متخصصين هستند كه ذخائر بدنى را براى سى روز روزه دارى مناسب و كافى دانسته‏اند و مى‏دانيم اولين روز پس از يك ماه روزه‏دارى يعنى روز اول شوال را نمى‏توان روزه گرفت و آن را حرام شمرده‏اند، اين مسئله براى يكنواخت بودن مسلمانان و تشويق آنها است در اينكه بايد هماهنگ و در يك صف بوده و براى حفظ حدود و ثغور دستورات اسلامى كوشا باشد.


برگرفته از:مجموعه مقالات قرآن و طب، ج‏2، ص: 399

شكستن استخوان

  • 12:32

 

 

در ادامه مطلب دنبال بفرمایید

اثرات هورمونهای ترشح شده بر بدن

  • 12:53

  1. غدد فوق کلیه :
  • غده فوق‌ کلیوی و اعمال آن

کلیه ‌ها در بدن ما دو عضو کوچک هستند. روی هریک از این دو عضو، اعضای کوچک ‌تری قرار گرفته اند که ما به شدت به آن ها نیاز داریم. نام این دو عضو کوچک، غدد فوق کلیوی (آدرنال) است. هر غده فوق کلیوی، هورمون های زیادی در بدن ما ترشح می ‌کند که در این مطلب به آن ها خواهیم پرداخت.

غدد فوق کلیوی، بافت‌ هایی هستند که سلول‌ های آن ها برای ترشح موادی ویژه، تخصص یافته ‌اند. این غدد از جمله غدد داخلی بدن بوده و محل آن ها در بالای هر کلیه و چسبیده به آنهاست.

غدد فوق کلیوی از دو بخش قشری و مرکزی تشکیل شده که هر بخش را می‌ توان یک غده کاملا مستقل‌ دانست.

 

 


**حکیم رضی**

شناخت_چشم

  • 18:7
#شناخت_چشم:

#آناتومی_منظوم
⚜️قدما طبقات و قسمتهاى #چشم را در #هفت_پرده و #سه_آب منقسم مى‏نمودند بدين شرح:
                                      ⚜️⚜️⚜️
در ادامه مطلب مطالعه فرمایید.....


 

سلامت پوست و جوانسازی آن را چگونه میتوانیم دست یابیم

  • 21:51

             

را در ادامه مطلب مشاهده فرمایید...


 

استخوان انسان 1

  • 14:30
 

 

 

 

 

 

 

تشريح كاسه سر[1]

فايده مجموع استخوان جمجمه در آن است كه براى مغز، مانند سپرى پوشاننده و نگهدارنده آن در برابر آسيب‏ها و ضربه‏هاى خارجى مى‏باشد، و فايده (و حكمت) در آفرينش آن از قطعات متعدد و استخوان‏هاى بيشتر از يكى، در دو گفتار خلاصه‏

مى‏گردد، گفتار نخست نسبت به خود استخوان جمجمه مى‏باشد و گفتار دوم نسبت به آنچه در بر دارد.

گفتار نخست به دو فايده تقسيم مى‏شود:

1. هرگاه آسيبى از شكستگى و عفونت در جزيى از سر عارض گردد، لزوماً همه سر را در بر نمى‏گيرد ولى اگر استخوان سر يك دست بود، همه آن مورد تهديد قرار مى‏گرفت.

2. در يك استخوان يك دست، تفاوت در سختى، نرمى، اسفنجى بودن، متراكم بودن، نازكى و ستبرى وجود ندارد در صورتى كه اين تفاوت را استخوان چند قطعه اقتضا مى‏نمايد (و بدان نياز مى‏باشد).

گفتار دوم (نسبت به آنچه در بر دارد) فايده‏اى است كه به واسطه قطعات (شؤون) سامان مى‏يابد يكى نسبت به خود مغز است و آن ايجاد روزنه و منفذ براى عبور بخارات غليظ كه در سر تحليل مى‏پذيرد و امكان عبور از خود استخوان حجيم سر را ندارد، و مغز با اين تحلل (از راه اين منافذ) پاكسازى مى‏گردد، و فايده ديگر نسبت به رشته‏هاى عصبى مى‏باشد كه از مغز انشعاب مى‏يابد و در اعضاى سر ريشه گرفته است. در اين دو فايده بين مغز و دو چيز ديگر نيز مشاركت وجود دارد:

1. فايده نسبت به رگ‏ها و شريان‏هاى وارد در سر از طريق اين شؤون (منافذ)؛

2. فايده نسبت به پرده ستبر سنگين كه اجزاى آن به اين شؤون (درزها) چسبيده‏اند، لذا از مغز جدا بوده و باعث سنگينى آن نمى‏گردند.

شكل طبيعى استخوان جمجمه كروى مى‏باشد به خاطر دو خصوصيت و فايده:

1. نسبت به فضاى داخل سر، و آن وسعت بيشتر شكل كروى نسبت به اشكال هندسى ديگر با خطهاى راست مى‏باشد هرگاه اضلاع آن برابر باشند؛

2. نسبت به خارج سر، زيرا شكل كروى در برابر ضربه‏هاى خارجى به اندازه اشكال داراى زاويه آسيب پذير نمى‏باشد.

يادآورى مى‏كنيم كه شكل سر با كروى بودن متمايل به درازا (بيضى) مى‏باشد، زيرا رويش گاه رشته‏هاى عصب در طول سر قرار دارد[2] و بدين وسيله (توسط اعصاب) فشار بر مغز وارد نمى‏گردد، براى استخوان سر دو برآمدگى در جلو و عقب آن قرار دارد تا از اعصاب فرود آمده به دو سو نگه دارى نمايد.[3]

درزهاى كاسه سر

براى اين شكل سر درزهاى سه گانه واقعى‏[4] و دو درز دروغين قرار دارد:

1. درز تاجى‏[5]، اين درز با استخوان پيشانى مشترك بوده (و به صورت كمانى) به آن مفصل شده است‏[6]؛

2. درز سهمى‏[7]، اين درز خط راستى در وسط سر مى‏باشد و سر را به درازا به دو نيمه تقسيم مى‏نمايد، به اين درز به تنهايى درز سهمى و به اعتبار پيوند آن با درز تاجى، درز سفّودى‏[8] اطلاق مى‏كنند و (در اين هنگام) شكل آن مانند كمانى كه در وسط آن خط راستى كشيده شده (ديده مى‏شود[9]؛

 

3. درز لامى‏[10]، اين درز بين استخوان سر (آهيانه) از پشت و قاعده آن (استخوان وتدى) مشترك مى‏باشد و آن به صورت زاويه‏اى‏[11] است كه نقطه آن بر انتهاى درز سهمى قرار دارد، و از آن جهت درز لامى ناميده مى‏شود كه شبيه لام در كتابت يونانى مى‏باشد، اين درز به ضميمه دو درز پيشين به صورت (؟ مى‏باشد.[12]

دو درز دروغين در طول سر و دو طرف درز سهمى و به موازات آن كشيده شده، اين دو بطور كامل در استخوان سر فرو نرفته، لذا آن دو را درز قشرى (پوستى) مى‏نامند، هرگاه اين دو درز با سه درز حقيقى پيشين پيوند داده شود اين شكل (؟ به وجود مى‏آيد.

اشكال غير طبيعى سر

شكل سر به صورت غير طبيعى سه گونه مى‏باشد:

1. جلوى سر برآمدگى نداشته باشد در نتيجه فاقد درز تاجى مى‏گردد[13]؛

2. عقب سر برآمدگى نداشته باشد در نتيجه فاقد درز لامى مى‏گردد[14]؛

3. جلو و عقب سر هر دو برآمدگى نداشته باشد، لذا به صورت كروى (توپى) كه در طول و عرض برابر است، مى‏گردد.

فاضل طبيبان، جالينوس گويد: اين شكل از سر (يعنى كروى) چون تمام جوانب در آن برابر است، عدل در آفرينش اقتضا مى‏كند، درزها در آن به صورت مساوى بوده باشند، لذا در شكل طبيعى سر در طول يك درز (سهمى) و در عرض آن دو درز (تاجى و لامى) وجود دارد، ولى در اين شكل در طول يك درز و در عرض نيز يك درز مى‏باشد؛ بنا بر اين درز عرضى درست در وسط عرضِ سر از گوش تا گوش كشيده شده، چنان كه درز طولى نيز درست در وسط طولِ سر، آن را قطع مى‏نمايد.

فاضل ياد شده در ادامه گويد: امكان ندارد براى سر، شكل چهارمى از اشكال غير طبيعى تصور نمود، مثلًا طول سر كمتر از عرض آن باشد، زيرا در اين صورت از بطن‏هاى مغز يا جرم آن چيزى كاسته مى‏گردد كه اين امر مخل حيات و مانعى براى درستى تركيب سر مى‏باشد، بنا بر اين جالينوس نظريه پيشواى طبيبان بقراط را درست انگاشته كه‏

استخوان شناسی-2

  • 9:5
استولوژی

 

 

 

 

 

استخوان بدن آدمى را بر پا و استوار نگه مى‏دارد و تمام وزن بدن آدمى را تحمل مى‏كند و بدون هر حركتى يا راه رفتن و امثال آنها غير ممكن است با وجود استحكام بعضى از استخوان‏ها نسبتاً داراى وزن كمى مى‏باشند و تمام عضلات بدن كه اعضاء مختلف بدن را متحرك و اميرارد بر همين استخوان‏ها قرار گرفته‏اند و نيز همين استخوان‏ها اعضاء مهم بدن را از آسيب‏هاى خارجى محفوظ نگه مى‏دارند، مانند كاسه سر كه مغز را نگه‏مى‏دارى مى‏كند و ستون فقرات كه سلب يا مغز حرام را نگه مى‏دارد و استخوان‏هاى سينه كه قلب و ششها را نگهدارى مى‏كند.

درجه بندى استخوان‏ها:

تمام استخوان‏ها را بر سه نوع تقسيم نموده‏اند.

1- بلحاظ شكل كه دراز مانند استخوان پا و بازو يا كوچك هستند كه مانند استخوان مچ دست و پا و استخوان‏هاى خيلى ريز مانند دانه كنجديا صاف صيقلى مانند كاسه- سر(flat) bones يا استخوان دنده ها بعضى استخوان‏ها شكل خاصى ندارند مانند پاشنه پاirregular bones .

2- استخوان‏هائى كه در حالت جنينى درست مى‏شوند مثلًا استخوان‏هاى مخاطى كه از عشاءهاى الحاقى درست مى‏شوند و غضروفى كه از استخوان‏هاى غضروفى شكل درست مى‏شوند و استخوان‏هاى كنجدى شكل كه در انسانهاى كامل رشد نموده در مفاصل مختلف بصورت تارهاى رباطات ديده مى‏شود.sesamiod bones .

3- بلحاظ ساخت استخوان از بافت محكم(compaet) و سفت و يا اسفنجى شكل درست شده كه در قسمت اسفنج كه شبكه اى شكل هستند كه داخل آنها مخ‏embroy مى‏باشد البته قسمت بيرونى اين استخوانها سفت و محكم هستند.

ساخت استخوان:

در ساختمان استخوان يك سوم آن مانند شاخ حيوانات و دو سوم آن ماده خاكى مانند گچ مى‏باشد، اگر در يك ظرف شيشه اى مقدارى تيزآب گچ يا نمك داشته باشيم و قطعه استخوانى را بمدت دو يا سه روز در آن قرار داد و بخيسانيم ماده خاكى آن در تيزآب حل مى‏شود و شى‏ء نرم و سبك و حالت ارتجاعى دارد و اگر استخوان را بجاى آزاد بسوزانيم ماده حيوانى آن مى‏سوزد و فقط خاكستر سفيدى از آن بجاى مى‏ماند كه طرد و شكننده است، و خداوند استخوان‏هاى پرندگان را ظريف آفريده تا سبك باشد و قادر به پرواز باشند و استخوان‏هاى كودكان بيشتر مواد حيوانى را دارد كه قابل انعطاف مى‏باشد و در اثر ضربه‏ها انعطاف پذيرى بيشترى دارند و كمى خم مى‏شوند و كمتر مى‏شكنند كه ماده حيوانى بيشترى از ماده خاكى دارند و برعكس در بزرگسالان ماده خاكى استخوان‏ها بيشتر است و در اثر كوچكترين ضربه آسيب ديده و استخوان‏ها مى‏شكند و

 

حركت ارتجاعى استخوان در دنده‏هاى سينه در هنگام تنفس مشخص مى‏گردد.

اگر ما يك قطعه استخوان بريده باشيم مشاهده مى‏كنيم كه قسمت خارجى آن مانند تاج دندان آدمى خيلى سخت و محكم است ولى قسمت داخلى آن داراى شبكه ها و سوراخهاى ريزى است كه از استحكام كمترى برخوردار است و در استخوان‏هاى دراز داخل آن لوله مانند مى‏باشد كه پر از فح است و روى سطح استخوان غشائى است كه رگهاى خونى بطور شبكه اى محاصره نموده و باعث رشد استخوان مى‏گردد، اگر تمام عشاء از روى استخوان برداشته شود در حقيقت استخوان مرده بجاى مى‏آيد چون منبع غذائى استخوان بوسيله خونى غشاء اطراف آنها است و در جنين تمام اسكلت اول بصورت غضورف است كه بتدريج به استخوان تبديل مى‏گردد و در جنين قبل از همه استخوان‏ها ستون فقرات و پاشنه پا تشكيل مى‏گردد و در مراحل مختلف آن استخوان‏هاى ديگرى ماده خاكى بتدريج اضافه مى‏گردد يعنى از غضروف به حالتى سخت تبديل مى‏گردند و معمولًا تا 25 سالگى رشد استخوان‏ها كامل مى‏گردد.(sekeleton)

تفاوت استخوان و غضروف:

ساخت غضروف نسبت به استخوان نرم و فنرى شكل است كه از فشار دادن آن مشخص مى‏گردد كه...... 

صور و منازل کوکب قمر

  • 22:16

فلک‏هاى ماه:

 براى بیان حرکت ماه، چهار فلک ترسیم کرده ‏اند:

۱- فلک جوزهر (جوزهر به معناى- گوزبه(همان گردو)- گردکان است، و به معناى گودال زهر همه گفته شده و به معناى جوزگره، «جوز» معرب «گوز» و گردو است که محل تلاقى و تقاطع آن با فلک دیگر چیزى شبیه به گره تصور مى‏شود.

جوزهر را «عقده» نیز مى‏گویند و چون کوکب از عقده بگذرد و به جانب شمال رود آن را «عقده الرأس» و مقابل آن را «عقده ذنب» تعبیر آوردند، و در بحث کسوف و خسوف خواهد آمد که ماه یا خورشید در عقده رأس یا عقده ذنب گرفته (منخسف، منکسف) خواهند شد.

۲- فلک مایل، منطقه این فلک از سطح منطقه البروج مایل و با حامل در یک سطح است.

۳- فلک حامل، و حرکت آن گرد مرکز زمین متشابه است چنان که حرکت مایل نیز گرد زمین یکنواخت است.

۴- تدویر، فلک جزئى و کوچکى است که به زمین، محیط نیست و حرکت آن گرد مرکز خودش یکنواخت است و کوکب را گرد مرکز خودش حرکت مى‏دهد، به تعبیر دیگر کوکب یک نوع گردش فنرى دارد و این غیر از گردش مدارى است. بنابراین: بر پایه زیج الغ بیک:

۱- بعد مرکز حامل از مرکز زمین ۱۰ درجه و ۲۳ دقیقه شعاعى است.

۲- حرکت مایل قمر در شبانه‏روزى ۱۱ درجه و ۹ دقیقه و ۷ ثانیه و ۴۳ ثالثه است.

۳- حرکت تدویرى آن هر شبانه‏روزى ۱۳ درجه و ۳ دقیقه و ۵۳ ثانیه‏

 

در صورت‏هاى بروج‏ و ستارگان ایشان‏

ستارگان صورت‏هاى بروج و آنچه خارج است از صورت‏ها و منسوب است بدیشان، سیصد و چهل و شش ستاره.

و از این سیصد و چهل و شش‏  صورت‏هاى بروج فراهم آمده است همچنان از آن ستارگان صورت‏های منازل هم بوجود آمده است 

و چنان که هر صورتى را از صورت‏ها بروج اثرى و حکمى پذیرد، همچنان هر صورتى را از صورت‏هاى منازل اثرى و حکمى  عظیم میباشد  و برای همین میان‏ هر دو واجب است اثر و موثر هاشان ..

% buffered00:00

02:11

Download

 

در منازل ماه‏

و آن بیست‏[۱] و هشت است و نام‏هاى ایشان‏I این است: شرطین، بطین‏، ثریّا، دبران، هقعه، هنعه، ذراع، نثره، طرفه،I جبهه، زبره، صرفه، عوا، سماک، غفر، زبانا، اکلیل، قلب،I شوله، نعایم، بلده، ذابح، بلع، سعود، اخبیه، مقدم، مؤخر،I رشا.

قمر هر روز در منزلى هست و زمانی هست که زیاده از یک روز در منزلى نمی ماند و و زمانی میشود بیشتر از یک منزل طی میکند . و موضع‏[۲] ماه در هر منزلى که باشد در اواسط روز نام آن منزل در جدول جداگانه بنهند به ازاى آن روز. و بعضى انتقال ماه از منزلى به منزلى در جدولى دیگر جداگانه قرار داده اند.

و چون فلک دوازده برج است و منازل بیست و هشت‏ حصه

هر برجى ۲.۳ منزل باشد. و شمسِ هر منزلى که باز پس کند و از آنجا دور شود، آن منزل پیش‏I از طلوع آفتاب برآید.[۳] و چون ظاهر شود طلوع آن منزل در میان اتصالات کلى بنویسندI به ازاى آن و به وقت طلوع هر منزلى سقوط رقیب آن منزل بود. و آن منزل پانزدهم بود از آن منزل.

[۱] ( ۱).[ در حاشیه آمده است:] مثلًا شرطین دو کوکب ‏اند بر طرف دو سر حمل.

و بطین تصغیر بطن است یعنى کوکبى است در زیر شکم حمل و ابتدا از اول حمل

به بُعد دوازده درجه و پنجاه و یک دقیقه

که مسافت اعتدال حرکت قمر است

در یک شبانه روز.

یعنى قمر گاه پانزده درجه مى‏رود و گاه یازده درجه و کمتر

و چون که قمر پى اعتبارات، رسیدن به آفتاب مثلًا از اول تا اول حمل به بیست و هفت شبانه روز و ثلثى مى‏شود به حسب سرعت و …؛

اصحاب این فن این لازم را به بیست و هشت منزل بخش کرده ‏اند.

هر یکى را دوازده درجه و پنجاه و یک دقیقه داده ‏اند پى اعتبارات سرعت و….؛

تا جمله منازل هم اندازه  باشند؛

زیرا که چون درجه را به قسم کرده ‏اند، هر قسمى درجه و دقیقه شود.

و حکما هر کوکبى از ثوابت که یافتند

مناسب صورت آن کوکب

نام آن منزلِ قمر کردند.


 

[۲] ( ۲).[ در حاشیه آمده است:] به ازاى آن روز و بعضى انتقال ماه از منزلى به منزلى در جدولى دیگر جداگانه بنهند.

[۳] ( ۳).[ در حاشیه آمده است:] زیرا که شرطین که اول حمل است چون آفتاب از او بگذرد و به بطین رسد که آخر حمل است که از شرق شرطین ظاهر شود که اول حمل است. پس آفتاب برآید که در آخر حمل است. تا دایماً منزل فوق الارض بود منزل تحت الارض چنانچه شش برج بالا و شش برج زیر باشد.


 

 

بُرج حَمَل (بره) (♈)، اولین برج فلکی ِ منطقه البروج است.

حمل، اولین برج [خانهٔ خورشید همراه با ماه و سیارات]، نواری ۳۰ درجه (۰–۳۰ درجه) موازات دایره البروج** است.

میانه برج حمل قوسی سی درجه از دایره البروج، متوسط خط سیر خورشید در فروردین ماه به مدت ۳۰روز و ۱۰ساعت و ۵۸دقیقه (۳۰٫۴۵۷روز) و نام دیگر این ماه در گاهشماری خورشیدی نیز می‌باشد. میانگین شبانه‌روز لحظه تحویل برج حمل ساعت صفر بامداد اول فروردین است.[۲] بعد ساعتی این قوس از برج حمل ۰ تا ۰۱:۴۹ (۰–۲۷٫۲۵ درجه) و میل آن ۰ تا ۱۱٬۴۷+درجه است.

دو هزار سال پیش این برج بیشتر از زمینه صورت فلکی حمل (بره) می‌گذشت و به همین نام باقی ماند؛ ولی امروزه بیشتر آن از زمینه صورت فلکی حوت (ماهی) می‌گذرد. خورشید ابتدا حدود ۲۶ درجه (یا روز) در صورت فلکی ماهی و سپس حدود ۴ درجه در صورت فلکی بره است.

 

خورشید در برج حَمَل؛ سکه جهانگیرشاه مغول

کلمهٔ حمل به معنی قوچ یا بره است

در فیلم زیر شما صورت فلکی حمل و برخی از ستارگان و خوشه ها و … در آن را میتوانید از طریق تلسکوپ آنلاین ناسا مشاهده فرمائید

 

منازل در برج‌های حمل و ثور و جوزا

۱- شَرطِین: از ابتدای برج حمل است تا ۱۲ درجه و ۱۵ دقیقه و ۲۶ ثانیه از حمل.

۲- بَطِین: از انتهای شرطین است تا ۲۵ درجه ۴۲ دقیقه و ۱۲ ثانیه از حمل.

۳- ثُریا: از انتهای بطین است تا ۸ درجه و ۳۴ دقیقه و ۲ ثانیه از برج ثور.

۴- دُبران: از انتهای ثریا است تا ۲۱ درجه و ۴۵ دقیقه و ۴۴ ثانیه از ثور.

۵- هُقعه: از انتهای دبران است تا ۴ درجه و ۱۷ دقیقه و ۲۰ ثانیه از برج جوزا.

۶- هُنعه: از انتهای هقعه‌است تا ۱۷ درجه و ۸ دقیقه و ۳۶ ثانیه از جوزا.

۷- ذِراع: از انتهای هنعه‌است تا انتهای برج جوزا.

منازل در برج‌های سرطان و اسد و سنبله

۸- نُثره: از ابتدای برج سرطان است تا ۱۲ درجه و ۱۵ دقیقه و ۲۶ ثانیه از سرطان.

۹- طُرفه: از انتهای نثره‌است تا ۲۵ درجه و ۴۴ دقیقه و ۵۱ ثانیه از سرطان.

۱۰- جِبهه: از انتهای طرفه‌است تا ۸ درجه و ۴۴ دقیقه و ۱۸ ثانیه از برج اسد.

۱۱- زِبره: از انتهای جبهه‌است تا ۲۱ درجه و ۱۵ دقیقه و ۴۴ ثانیه از اسد.

۱۲- صَرفه: از انتهای زبره‌است تا ۴ درجه و ۱۷ دقیقه و ۶ ثانیه از برج سنبله.

۱۳- عَواد: از انتهای صرفه‌است تا ۱۷ درجه و ۸ دقیقه و ۳۶ ثانیه از سنبله.

۱۴- سَماک: از انتهای عواد است تا انتهای (۳۰درجه) برج سنبله.

منازل در برج‌های میزان و عقرب و قوس

۱۵- غِفِر: از ابتدای برج میزان است تا ۱۲ درجه و ۵۱ دقیقه و ۲۶ ثانیه از میزان.

۱۶- زَبانی: از انتهای غفر است تا ۲۵ درجه و ۴۲ دقیقه و ۵۲ ثانیه از میزان.

۱۷- اَکلیل: از انتهای زبانی است تا ۸ درجه و ۲۸ دقیقه و ۲ ثانیه از برج عقرب.

۱۸- قَلب: از انتهای اکلیل است تا ۲۱ درجه و ۲۵ دقیقه و ۴۴ ثانیه از عقرب.

۱۹- شوله: از انتهای قلب است تا ۴ درجه و ۲۷ دقیقه و ۱۰ ثانیه از برج قوس.

۲۰- نَعایِم: از انتهای شوله‌است تا ۱۷ درجه و ۸ دقیقه و ۳۶ ثانیه از قوس.

۲۱- بَلَده: از انتهای نعایم است تا انتهای (۳۰درجه) برج قوس.

منازل در برج‌های جدی و دلو و حوت

۲۲- سَعد الذابِح: از ابتدای برج جدی است تا ۱۲ درجه و ۵۱ دقیقه و ۳۶ ثانیه از جدی.

۲۳- سَعد البَلع: از انتهای الذابح است تا ۲۵ درجه و ۴۲ دقیقه و ۵۲ ثانیه از جدی.

۲۴- سَعد السُعود: از انتهای سعد البلع است تا ۸ درجه و ۳۴ دقیقه و ۲۸ ثانیه از برج دلو.

۲۵- الاخبیه: از انتهای سعد السعود است تا ۲۱ درجه و ۲۵ دقیقه و ۴۴ ثانیه از دلو.

۲۶- فَرَغُ المُقَدَم: از انتهای الاخبیه‌است تا ۴ درجه و ۱۷ دقیقه و ۱۰ ثانیه از برج حوت.

۲۷- فَرَغُ المُؤَخِر: از انتهای فرغ المقدم است تا ۱۷ درجه و ۸ دقیقه و ۲۸ ثانیه از حوت.

۲۸- رشاء یا بَطنِ الحوت: از انتهای فرغ الموخر است تا انتهای (۳۰درجه) برج حوت.

دایره منطقه البروج

شرطین‏]

و چنانک برجها را از ستارگان ثابته صورتها کردند، همچنان از کواکب ثابته مر منازل قمر را نشانها کردند. و چنانک از پس نقطه اعتدال ربیعى نخستین برج حمل است‏

همچنان نخستین منزل شرطین است‏ [۱]. و نشان او دو ستاره روشن بر پهنا نهاده از شمال سوى جنوب، میان ایشان دورى چند بازى است. و با آنکه سوى جنوب گراینده‏تر است ستاره‏ایست سیم خردترین. و این شرطین بر سر و گاه حمل است، وزین جهت او را نطح نام کردند.

[۱] ( ۱)- مشهور بتحریک صحیح است از شرط بمعنى نشان و علامت. و بعضى بضمّ اوّل و سکون دوم خوانده‏اند ماخوذ از شرطه بمعنى یزک سپاه.

منزل شرطین بنابر معروف دو ستاره است بر دو شاخ شمالى و جنوبى حمل. و پهلوى شاخ جنوبى ستاره‏ایست کوچک و مجموع آنسه کوکب را اشراط و نطح خوانند. و بعضى گویند که شرطین کوکب شاخ شمالى است با کوکب خارج صورت پهلوى آن که آنرا بتنهائى ناطح خوانند.

و آنها را با کوکب قرن جنوبى اشراط گویند. رجوع شود بصور عبد الرّحمن.

 

بخش های مربوطه از نسخه خطی اصل کتاب صورالکواکب

برای دیدن کتاب کامل کلیک کن

% buffered00:00

14:56

Download

بطین‏: سه ستاره تاریک خرد است از قدر پنجم بر شکل مثلثى‏

حاد الزّوایا بر هر دو ران حمل و بعضى گویند بر دنبه حمل و میان او و شرطین مقدار نیزه است و ما گاه گاه بر او بگذرد و او راI بپوشاند و بعضى گفته ‏اند ماهتاب را او مى‏پوشاند.

و نام منزل دوم بطین، و سه ستاره است خرد بر نهاد مثلّثى. و جایگاهشان از صورت حمل دنبه است. و معنى بطین شکمک بود، زیراک چون او را بشکم ماهى قیاس کردند آن بزرگ بود و این خرد.

شُرَطَین، منزل اول بود و علامت‏I آن دوستاره است روشن بر دو شاخ حمل از اوسط قدر ثالث. و بُعد ایشان از یکدیگرI یک ذراع بود و به قرب احدهما ستاره‏اى است، تاریک. و بعضى از غرب آن را داخل دانند و هر سه راI اشراط خوانند. و صورت ایشان بر این نهج است:. و شُرط به ضم شین معجمه و فتح‏I راى مهمله در لغت به معنى علامت است.

بُطَین‏، منزل دوم بود و علامت آن سه ستاره است‏I از اوسط قدر رابع بر شکل مثلثى خرد[۱] در این صورت و گویند که موقع او بطن‏I حمل است مشابه ستاره [اى‏] که بر بطن حوت است. لیکن چون اصغر است از بطن الحوت آن راI تصغیر کرده بطین‏ نامیده ‏اند.

% buffered00:00

01:14

Download

بیشتر بدانید

 

هند و عرب راI اعتقادى عظیم است در منازل قمر از جهت تغیر هوا، خاصه به سبب باد و باران.I و حال تغیر هوا از منازل قمر بر سه وجه نگرند؛ اول از مزاج منازل‏

 

دوم از رباط منازل و سیوم از سعد و نحس منازل. اما مزاج منازل‏I بر سه گونه است: تر و خشک و میانه. و منازل تر یازده است؛I // ا دبران،// ب ذراع،// ج جبهه،// د صرفه،// ه غفر،// و زبانى،// زI قلب،// ح شوله،// ط ذابح،// ى مقدم،// یا مؤخر.

و خشک هشت است؛I // ا بطین،// ب هنعه،// ج صرفه،// د اکلیل،// ه بلده،// و سعود،// ز اخبیه،I // ح رشاء.

و میانه نه است؛// ا شرطین،// ب ثریا،// ج هقعه،// د نثره،// ه‏I زبره،// و عوا،// ز سماک،// ح نعایم،// ط بلع. و نزد عرب ثریا و سماک وI شرطین ترند و ثریا را در غایت ترى دارند و اثر مزاج منازل‏I در تغیر هوا چون اثر مزاج بروج است لکن در مزاج بروج، خلاف‏I اندک است و در مزاج منازل، خلاف بسیار است.

و اما رباطات منازل‏I به منزلت مثلثات بروج است براى آنکه هر رباطى جمله است از منازل‏I چنان که هر مثلثه جمله است از بروج، لکن آن جمله بروج در قسمت راست است‏I سه گان سه گان و این جمله منازل بر قسمتى متفاوت است. و این رباطات‏I را هندوان، جفر خوانند. و جفر نزد هندوان بسیار است بدان سبب‏I که براى هر حاجتى جفرى وضع کردند چنان که براى ترى و خشکى‏I سال جفرى نهادند و براى نصرت و هزیمت حرب جفرى نهادندI و براى صحت و موت و مرض جفرى نهادند. و گمان آن است که این جفرها

 

به منزلت وفق اعداد است که هر یکى براى حاجتى به کار دارند اماI جفر ترى و خشکى سال به شش رباط قایم است. و رباط اول شش‏I منزل است؛ شرطین و طرفه و جبهه، قلب و شوله و مقدم و در رباطI دوم هفت؛ بطین و نثره و اکلیل و نعایم و اخبیه و زبره و مؤخر و درI سیوم پنج؛ ثریا و ذراع و صرفه و زبانا و بلده و در چهارم شش؛I دبران و هقعه و عوا و غفر و ذابح و سعود و در پنجم دو؛ هنعه و بلع‏I و در ششم هم دو؛ سماک و رشا.

و بدان که منزل‏هاى هر رباطى ناظر است‏I بر یکدیگر، چنان که برج‏هاى مثلثه و از این جهت اثر رباط اثر نظر است براى‏I آنکه هرگاه که قمر در منزلى باشد از رباطى و کوکبى در منزل دیگر باشد هم‏I از آن رباط هر دو به یکدیگر ناظر باشند نزد هند چنان که اگر کوکبى‏I در یک برج مثلثه باشد و کوکبى دیگر در برج دیگر از آن مثلثه با یکدیگرI ناظر باشند نزد هند چنان که اگر کوکبى. و بدین سبب اگر قمر در منزلى‏I تر باشد از رباطى و شمس در دیگرى باشد هم تر و هم از آن رباط،I دلیل باران بود؛ براى آنکه بودن ایشان در آن یک رباط بر آن‏I صفت به منزلت اجتماع ایشان است در برج تر.

و اما سعد و نحس منازل‏I بر مزاج موضع منازل است نه بر مزاج کواکب منازل، بدین سبب منزل‏I دبران را سعد شمردند و اگر چه کوکبى نحس است. و این دلیلى روشن است‏

 

که مدار منازل بر مواضع است نه بر کواکب چون مدار بروج. و اگرI بر کواکب بودى بایستى که طلوع و غروب منازل متفاوت بودى؛I چون طلوع و غروب کواکب به سبب تفاوت عرض هر یک.

و منازل‏I سعد شانزده است؛ بطین‏ و ثریا و دبران و نثره و طرفه وI سماک و غفر و زبانا و اکلیل و قلب و نعایم و بلده و ذابح و بلع وI سعود و مقدم. و منازل نحس ده است؛ شرطین و هقعه و هنعه و جبهه‏I و زبره و صرفه و عوا و شوله و موخر و رشا. و دو منزل است میان سعدI و نحس؛ یکى ذراع و دیگر اخبیه. و اثر نحس در تغیر مزاج هوا بیشتر است‏I از اثر سعد و براى این سبب است که چون قمر در منزلى تر باشدI و منحوس گردد به زحل یا مریخ یا اجتماع، باران بارد قوى و اگر مسعودI گردد به مشترى نبارد یا اندک بارد.

و حکم هندوان در منازل‏I قمر این است که چون قمر در منزلى آید مزاج منزل بنگرند و مزاج اتصال‏I قمر در آن منزل به کواکب و مزاج کواکبى که با قمر در یک رباطI باشند، اگر هر سه مزاج موافق یکدیگر باشند حکم آن مزاج ازI عنصر ظاهر گردد به قوت و اگر دو مزاج موافق یکدیگر باشند حکم‏I کن که مزاج آن عنصر ظاهر گردد نه به قوت و اگر هر سه مخالف یکدیگرI باشند رجوع کن به جزو اجتماعى یا استقبالى یا تربیعى که پیش از وى‏

 

بوده است، براى آنکه جزو اجتماع را در برانگیختن مزاج منزل اثرI قوى است پس جزو استقبال را پس جزو تربیع راست و پس جزوI تربیع چپ. و بنگر که آن جزو در کدام منزل است آن گاه حکم کن برI مزاج آن منزل. و قوى‏تر جزوهاى اجتماع جزو اجتماعى است که مقدم‏I باشد بر طالع سال براى آنکه حکم کلى سال از طالع آن اجتماع نگرندI و مزاج آن منزل و پس از آن جزو اجتماع است که مقدم باشدI بر رسیدن آفتاب به بیست درجه عقرب براى آنکه از بیست درجه‏I عقرب تا بیست درجه ثور مدت باران است.

و حکم عرب در منازل‏I قمر آن است که طلوع منازل نگاه دارند و آن را خوانند اگر در منزل ترI برآید حکم باران کنند واگر خشک برآید حکم خشکى و اگر میانه برI آید حکم میانه. و میان عرب و هند مزاج منازل قمر خلافى عظیم است؛I چنان که عرب ثریا را در غایت ترى دارند و هند ثریا را میانه مى‏شمرند.I همچنان که در صورت منازل میان هر دو بسیار خلاف است و اعتماد عرب برI صورت منازل است از کواکب نه بر مواضع وى از بروج و خلاف‏I عدد معلوم است.

کفایه التعلیم فی صناعه التنجیم، ص: ۳۱۴

درباب علم حروف و ارتباط دقیق حروف و علامات و ارقام مابین منازل ماه و .....

 

نظره هایی که میان کواکب‏ واقع میشوند پنج مورد هستند:

چون دو کوکب در یک برج و یک درجه و یک دقیقه جمع شود آن را قران‏I [و] مقارنه خوانند؛ و چون شصت درجه بعد واقع شود یعنى‏I دو برج آن را تسدیس خوانند؛ و چون نود درجه بعد واقع شود

یعنى سه برج، آن را تربیع خوانند؛ و چون صد و بیست درجه بعد واقع‏I شود یعنى چهار برج، آن را تثلیث خوانند؛ و چون صد و هشتادI درجه بعد واقع شود یعنى شش برج، آن را مقابله خوانند. و ارقام‏I ایشان این است: ه، قران مقارنه؛ س، تسدیس؛ ع، تربیع؛ ث،I تثلیث؛ له، مقابله. و این نظرات مذکوره با بعضى دیگر که مذکورI خواهد شد در این صفحه دست راست در فوق جدول‏ها جدول‏I وسیعى وضع کنند براى این نظرات در برابر هر روز نوشته‏I شود و آن را جدول اتصالات کلى گویند. و هر روز که ماه نوI شود در برابر آن روز در این جدول، نام آن ماه بنویسند به لون‏I سرخى. و دیگر نظراتى که در این جدول نویسند تناظر باشدI و این بر دو قسم است: یکى مطلعى و اگر دو کوکب در طرفین نکته‏ اعتدال واقع شوند که بعد هر یک از آن کواکب از سر نکته اعتدال‏I مساوى باشد که آن اوّل حمل و اوّل میزان گویند میان این دوI کوکب تناظر مطلعى است و رقم آن این است: طع. و دیگر بومى‏I و زمانى اگر دو کوکب در طرفین نکته انقلاب واقع شوند که بعدI هر یک تا سر نکته انقلاب مساوى باشد که آن اوّل سرطان‏I و اوّل جدى باشد گویند میان این دو کوکب تناظر یومى‏I یا زمانى است. و در بعضى از تقاویم علامت تناظر، ط باشد و یوم، م‏I باشد و در بعضى تقاویم، متصل و رقم آن این است؛ طم.I

و دیگر شرف و هبوط کواکب است به لون سرخى نوشته شود.I و رقم هبوط، ط باشد و رقم شرف، ف باشد. و لام، علامت‏I اوّل باشد و ر، علامت آخر باشد.

و دیگر رجعت و استقامت‏ و مقیم کواکب است. اگر کوکب روز به روز درجه و دقیقه او زیاد شودI آن را مستقیم گویند و رقم آن این است؛ مت. و اگر چند روز برقرارI باشد مقیم گویند و رقم آن این است؛ قیمه. و اگر روز به روز کم شودI آن را راجع گویند و رقم آن این است؛ عت.

و دیگر انتکاث کوکب است؛I اگر دو کوکب یکى از نظرهاى پنج‏گانه به هم رساند و دیگرى رجعت کندI و آن نظر برطرف شود آن را انتکاث خوانند و رقم آن این است،I کاث. دیگر اگر کوکبى رجعت کند در آخر برج، داخل شود آن را عکس‏I خوانند و رقم آن، عک باشد. و دیگر تحویل کوکب از برجى به برجى‏I و رقم آن، یل باشد. و دیگر ظهور و خفاى کوکب از جانب مشرق‏I یا مغرب و رقم آن، ظ باشد. و رقم خفا، خ باشد و رقم مشرق ق باشد و رقم مغرب ب باشد. و مقارنه کواکب با رأس‏I و ذنب و کید آن را مجاسده گویند و رقم آن، م باشد با ع باشد

مثلًا مجاسده عطارد با رأس دمعس دمعب دمعد و مقارنه‏I شمس با کواکب وراى قمر احتراق آن کوکب گویند و رقم آن،I ق باشد و مقارنه قمر با شمس، اجتماع خوانند و رقم آن، ع‏I باشد. و دیگر چیزهایى که در این جدول نوشته شود، اوج و حضیض‏I کوکب باشد و رقم اوج، ج باشد و رقم حضیض، حض باشد. و درI بعضى از تقاویم، اوج و حضیض عطارد در فلک مُدیر و حامل بنویسندI و رقم مدیر، م باشد و رقم حامل، ل باشد. و دیگر چیزهائى که به لون‏I سرخى نوشته شود آن شرف کواکب است و تحویل شمس است وI طلوع منازل است و نام ماه‏ها هر جا که نوشته شود، هبوط کواکب است‏I و در بعضى از تقاویم، اوج و حضیض شمس است و در بعضى از تقاویم‏I فوق این جدول، اتصالات جدولى بکشند براى کفّ الخضیب و آن‏ رسیدن کوکبى است به نصف النّهار. و در آن وقت زیارتى واقع‏I شده به خصوصه و طلب حاجات و در آن سه رقم نوشته شود؛I اوّل براى ساعات، دویّم براى دقیقه ساعات، سیّم براى روزI یا شب و در بعضى تقویم صبح شفق نوشته شود.- و اللّه أعلم-I

و دیگر در صفحه دست چپ اوّل که جدولى باریک وضع کنند از براى‏I ایّام و ماه عربى و بعد از آن جدولى وسیع وضع کنند براى انتقال‏I قمر از برجى به برجى و در برابر هر روز که انتقال کند در آن ساعت‏I و دقیقه. و به سه رقم نوشته شود: اوّل، رقم ساعت؛ دویّم، رقم‏I دقیقه ساعت؛ سیم، رقم روز یا شب و رقم روز در این صفحه، رI باشد به خلاف صفحه دست راست که علامت روز، م بودI و علامت شب، ل باشد. امّا اگر علامت روز باشد در همان‏ روز خوانده شود اگر علامت شب باشد شب بعد خوانده شود.I

و بعد از این جدول باریکى وضع کنند براى بروج، در برابر هر روزI که قمر در آن برج باشد علامت آن برج نوشته شود. بعد از آن‏I شش جدول بر کشند براى کواکب مگر قمر چون که این صفحه تعلق به قمرI دارد، از این جهت نام قمر نیاورند و آغاز به شمس کنند پس به زحل‏I پس به مشترى پس به مریخ پس به زهره پس به عطارد و در برابر هر روزI نظرى که واقع شود میان قمر با کواکب دیگر نوشته شود به لون سیاهى‏I مگر مجاسده قمر با رأس و یا ذنب یا کید که این‏ها به لون دیگر نوشته شودI و شکل و رأس و ذنب این است:.

و دیگر حالات خود قمر است و آن رسیدن او است به درجه شرف‏I یا رسیدن او است به درجه هبوط یا رسیدن او است به طریقه محترقه‏I که آن اوّل درجه هبوط شمس است؛ یا رسیدن قمر است به طریقه نیّره‏I که آن اوّل درجه شرف شمس است یا مجاسده قمر است یا رأس‏I یا با ذنب یا با کید. و رقم هبوط، ط و رقم طریقه محترقه، قه و رقم طریقه نیّره،I ه و رقم شرف، ف باشد و رقم رأس، س باشد و رقم ذنب،I نب و رقم کید، ید باشد. یا رسیدن قمر است از تحت الشعاع‏I شمس که آن پیش از اجتماع است به دوازده درجه و رقم آن، تع باشد.I و یا رسیدن قمر است از خروج شعاع شمس و آن بعد از اجتماع است‏I به دوازده درجه و رقم آن، خع باشد.

و بعد از این شش جدول، جدول‏I باریکى وضع کنند براى ماه ت‏xx ه و در بعضى از تقاویم بعد از این جدول‏ جدولى وضع کنند براى سهم و بعد از این جدول، جدولى وI وضع کنند براى منازل و این بیست [و] هشت منزل است و نام‏هاى‏I منازل این است: ۱- شرطین ۲- بطین ۳- ثُریّا ۴- دبران ۵- هقعه ۶I – هنعه ۷- زراع ۸- نثره ۹- طرفه ۱۰- جبهه ۱۱- زبره ۱۲- صرفه ۱۳- عوا ۱۴I – سماک ۱۵- غفر ۱۶- زبانا ۱۷- اکلیل ۱۸- قلب ۱۹- شوله ۲۰- نعایم ۲۱I – بلده ۲۲- ذابح ۲۳- بلع ۲۴- سعود ۲۵- اخبیه ۲۶- مقدم ۲۷- مؤخرI ۲۸- رشا. و در هر روزى قمر در منزلى مى‏باشد و بعضى از این‏I منازل سعد مى‏باشند و بعضى نحس؛ کما قال الشاعر:I /! از منازل که در این چرخ بر این دارد جا/ آنچه نحس است همین است‏I که گفتم حاشاک‏/ شوله و اخبیه و صرفه، طرفه، دبران‏/ ذابح، بلده‏I و اکلیل، زبانا و سماک‏!/

مادامى که قمر بر این منازل‏ها باشد باید که‏

از همه مُهمّات احتراز گردد.

و بعد از این جدول، جدولى برکشندI براى ماه فرسیّه و بعد از این جدول، جدولى وسیعى برکشند براى‏I بست و هر چند روز ساعات و دقایقى باشد که بسیار نحس بود وI چون آن ساعات درآید باید که از همه مهمّات احتراز کرد. اوّل‏I الى آخر، دوازده ساعت طول خواهد کشید و در این جدول، سه رقم نوشته‏I شود: اوّل براى ساعت، دویّم براى دقیقه ساعت، سیّم براى روز یا شب‏I در برابر هر روز که این ساعت در آید. و بعد از این، جدولى وضع‏I کنند براى توقیعات و بعضى امورات عظیمه که گذشته مى‏شود، در آنجاI نوشته مى‏شود. و بعد از این، جدولى برکشند براى صبح شفق یا کفّ‏I الخضیب. امّا در این نظرات پنج‏گانه، تثلیث و تسدیس، نظر دوستى‏اندI و تربیع و مقابله، نظر دشمنى‏اند و قران یا سعد، سعد باشد و یا نحس‏ نحس باشد امّا تثلیث و تسدیس با نحس که آن زحل و مرّیخ‏اند چندان‏I خوب نباشند و تربیع و مقابله را با سعدان که مشترى و زهره‏I باشند، چندان بد نباشند. و قران قمر با شمس را اجتماع خوانندI و در بعض تقویم، رقم آن ع باشد و در بعضى، ه باشد. و مقابل‏I ایشان را استقبال خوانند و رقم آن، ل باشد.

 

مرشدالعالمین

 

دانشکده مجازی اشارت

شرح قانونچه چغمینی توسط حکیم رضی

به گزارش بنیاد تولید محتوای دانشکده مجازی اشارت دوره شناخت و شرح جامع از قانونچه فی الطب یا قانونچه چغمینی در دانشکده اشارت آغاز گردید این مرکز تحقیقاتی از شروع جلسات و بارگذاری جلسه نخست از شرح این کتاب توسط حکیم رضی خبر داد و ضمن دعوت از علاقه مندان بجهت تربیت متخصصین و بالا بردن سطح آموزه های صحیح طبیاعلام داشت که داشجویان با ثبت نام در دانشکده مجازی اشارت بسادگی میتوانند از این دوره بهره مند شوند و شرحی قوی و مستند و مستدل و البته بسیار دقیق را که همراه با نظرات عالی و قوام دهنده استاد حکیم میباشد را مورد بحث و بررسی قرار دهند . .

ورود به دانشکده مجازی اشارت